محل تبلیغات شما
دقت را در اهمّ بايد صرف كرد!
محقق حلّى فرموده است: وقت را در اهمّ بايد صرف كرد، لذا مستحبّات را در شرايع حذف كرده است. هر چند بحث در مستحبّات قوّت علمى مىآورد، ولى اين مطلب خيلى مهمّ است كه انسان تا مىتواند، بايد به مسايل عامّةُ البَلوى توجّه كند؛ زيرا قوّت علمى در واجبات عامّة البلوى نيز حاصل مىشود. لذا مرحوم صاحب جواهر در اعتراض به مطرح كردن بحث دليل انسداد با آن طول و تفصيل و. مىفرمايد: » ما هذا؟! أَلْمَقامُ الرّابِع عَشَر.؟! حَرامٌ هذا! اين چيه؟! مقام چهاردهم؟! اين حرام است!
در هر حال، اشتغال به مسايل عامّة البلوى تكليف است، نه مثل مباحث مستحبّات.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و نود و پنجم

ما نمى‏خواهيم اهل بيت بر ما حكومت كنند!
حضرت اميرالمؤمنين لباس خود را درحالى كه بر بالاى منبر نشسته بود تكان مى‏ داد، از امام حسن علت آن را سؤال كردند، فرمود: پدرم پيراهن ديگرى نداشت، همين پيراهن را شسته و پوشيده، لذا تكان مى‏ دهد تا خشك شود. حلواى آن حضرت اين بود كه خرما را در ماست مى ‏زد و مى‏ خورد و خوراكش، نان جو خشک بود و در تقسيم بيت المال، مانند ديگران به صورت مساوى بر مى‏داشت. ما نمى‏ خواهيم اين گونه افراد حاكم ما باشند! ما مثل معاويه را مى‏خواهيم كه به يكى از رؤسا صد هزار مى‏داد و به ديگرى هيچ نمى‏ داد، باز هم مى‏ گويند: او سخى‏ تر است! او كه بيت المال مسلمان‏ها را بين خود و دوستان و خويشان خود تقسيم مى‏ كرد.
معاويه بيت المال را به مخالفين على مى‏ داد؛ لذا خراسان را به پسر عثمان داد و او گفت: خراسان را چه كنم؟ گفت: طُعمه‏ ى تو باشد. و او شعرهايى در مدح او خواند، ولى مروان از اين ماجرا ناراحت شد و گفت: به من پيرمرد با عايله نمى‏دهد و به اين جوان مى‏دهد! چطور مردم را مى ‏خرند و كسى نيست مرا بخرد! معاويه هم خوب جوابش را داد كه » إِنَّما يُشْتَرى لَكَ * يعنى همه‏ ى اين‏ها ذخاير تو است، و او هم خوشحال شد و سرانجام معاويه فدك را صاف و پوست كنده به مروان و اولاد او داد.

منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و هشتاد و هفتم

* همه را براى تو مى‏ خرم. الغدير، ج 2، ص 149؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 69

چرا خداوند به تين و زيتون قسم خورده است؟
سؤال: چرا خداوند در قرآن كريم به تين و زيتون و. قسم خورده است؟
جواب: در روايت آمده است: همهى موجودات در برابر خداوند متعال بلا اراده و لاشيىء هستند، لذا او مىتواند به هر يك از مخلوقات خود قسم بخورد، زيرا همه در نظر و پيشگاه او يكسان هستند، ولى ما جز به خدا نمىتوانيم سوگند بخوريم.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و هفتاد و یکم

اين ديگه نشدنى است!
مأموريّت رضا خان پهلوى اين بود كه دستگاه روحانيت و روضه خوانى را تقريباً تعطيل كند، لذا در آن زمان نزد آقا شيخ عبدالكريم حايرى گفته شد: روضه خوانى امر مستحبّى است، شما با جلوگيرى رضاخان از آن مخالفت نكنيد. ايشان در جواب فرمودند: بله مستحبّ است، اما هزار واجب در آن است. زيرا مجلس روضه فقط روضهخوانى نيست، بلكه مجلس درس احكام و معارف و عقايد و ترويج مذهب است.
رضاخان به آقاى بهبهانى كه داراى آن همه عظمت و احترام بود، گفته بود: تو عمامه را از سر بردار تا ديگر وكلاى مجلس هم متابعت كنند! و او گفت: اين ديگه نشدنى است!
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و شصت و هفتم

سازمان حقوق بشر براى ما رساله مىنويسد!
يكى از روحانيون سياسى، بيست سال پيش * رسالهى حقوق بشر را آورد و به بنده نشان داد. داراى موادّ عجيبى بود، آن آقا دورِ موادّ مخالف با اسلام خطّ كشيده بود، از جملهى موادّ آن اين بود: هر فرد با هر عقيدهى سياسى يا دينى، مىتواند با هر فرد داراى هر عقيدهى دينى يا سياسى ازدواج كند! يعنى مسلمان با بت پرست، و بت پرست با مسلمان مىتواند ازدواج كند! ديگر اين كه هيچ كس حقّ مداخله در اين قانون را ندارد! بله، سازمان حقوق بشر براى ما رساله مىنويسد!
آن آقا مىگفت: اين رساله را نزد آقاى خمينی سَلَّمَهُاللّه ـ امام خمينى ـ مىبرم. و به ايشان هم نشان مىدهم. بله، ما به دستور قرآن عمل نكرديم، با اين كه قرآن كريم مىفرمايد: » فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ ** با قدرت آن را بگير. سرانجام كارمان به اين جا كشيد كه كفّار قرآن را از دست ما مىگيرند و چنين قوانينى را بر ما تحميل مىكنند.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و شصت و پنجم
* حضرت استاد ـ مُدَّ ظِلّه ـ شايد حدود بيست سال پيش اين جريان را نقل فرموده باشند كه تا به حال حدود 40 سال مىشود.
** سورهى اعراف، آيهى 145.

انتظار فرج و تحصيل مقدّمات آن
ما بايد انتظار فرج حضرت غائب عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف را داشته باشيم و تعجيل فرج آن حضرت را با عافيت بخواهيم، يعنى اين كه بخواهيم بيش از اين بلاها كه تا به حال بر سر مؤمنين آمده، بلاى ديگرى نبينند؟! زيرا در روايت آمده است وقتى سفيانى خروج مىكند، هر كس نام على، فاطمه، حسن و يا حسين را دارد مىكشد. پس از اين كه عدّهاى كشته مىشوند، بقيّه مىگويند: پدران و مادران ما گناه كردهاند و اين اسمها را بر ما گذاشتهاند، ما چه تقصير داريم. در اين جا سفيانى تفضّل مىكند! و به افراد خود دستور مىدهد از كشتن صاحب بعضى از نامها خوددارى كنند، ولى صاحب بعضى از نامها را بكشند!
بايد منتظر فرج باشيم ولى با مقدمات آن؛ ولى مىدانيم كه ضعيفيم و طاقت ابتلائات سخت را نداريم، لذا از خدا بخواهيم كه شيعه بعد از اين ديگر به ابتلائات بيشتر، مبتلا نشود و اَهمّ مقدّمات انتظار فرج را كه توبه و طهارت از گناهان است، تحصيل كنيم.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و شصتم

شناخت مقام معصومين برتر از نگاه به صورت آنان است!
نظر كردن به جمال مبارك حضرت صاحب عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف خوب و فضيلت دارد، امّا مىدانيم كه عدّهاى در زمان حضور پيغمبر و يا ائمّه:به جمال آنها نظر مىكردند، ولى به مقام آنها معرفت نداشتند و از آنها اطاعت نمىكردند. بنابراين، قطعاً معرفت آنها و يقين به مقامات و عظمت و جلالت آنها، خيلى بالاتر از نظر به جمال ظاهرى آنان است!
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و پنجاه و نهم

غلبهى اسلام بر اديان در زمان ظهور حضرت حجّت عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف
قرآن شريف مىفرمايد: » هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ و بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ و عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ ى وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ *
ولى تا كنون كه دين او بر همهى اديان الهى غلبه نكرده است، چه در زمان رسول اكرم و يا اوصياى او :.
منظور از غلبهى اسلام بر اديان، غلبهى برهانى هم نيست، زيرا در زمان حضرت رسول اكرم هم چنين غلبهاى وجود داشت. بنابراين، مراد غلبهى تكوينى است، نه غلبهى تشريعى. پس بايد زمانى باشد كه دين اسلام بر اديان غلبهى تكوينى كند و آن بعد از ظهور حضرت حجّت عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف است. **
هم چنين از اين آيهى شريفه استفاده مىشود كه مخالفين حضرت غائب عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف مشركند؛ زيرا مىفرمايد: » وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ!
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و پنجاه و هفتم
* اوست كسى كه پيامبرش را همراه با هدايت و دين حقّ فرستاد، تا بر تمامى اديان چيره گرداند، هر چند براى مشركان ناخوشايند باشد. سورهى توبه، آيهى 33
** اصول كافى، ج 1، ص 432.

هم به بت خانه مىرويم و هم به مسجد!
گمان مىكنم هر كس همين يك كلمه را رعايت كند، كارش تمام است؛ كه هر کس، در هر حال و هر جا، سر و كارش با ذات واحد اَحَد عالمِ مطّلع است و خدا را در همهى اَمْكِنه و اَزْمِنه حاضر و بر خود و كارهاى خود ناظر ببيند و بداند كه خداوند نسبت به تمام امور، حتّى نسبت به آن چه در دلش و در خيالش مىگذرد، مطّلع است: » يَرى أَثَرَ النَّمْلَةِ فِى الصَّفا، وَ يَسْمَعُ وَقْعَ الطَّيْرِ فِى الْهَواءِ * اگر انسان به همين يك مطلب همواره توجّه داشته باشد، از ديگران مُستغنى است.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و پنجاه و چهارم
* ردّ پاى مورچه در سنگ بسيار سخت را مىبيند، و صداى پركشيدن پرنده را در هوا مىشنود. بحارالانوار، ج 88، ص 172

اگر مردم به طبّ اَئمّه عمل كنند، مريض نمىشوند!
مرحوم مجلسى در جايى نوشته است: اگر مردم به طبّ مأثور از ائمّه عمل كنند، هيچ گاه مريض نمىشوند. بله، ما در اثر متابعت نكردن از ائمه اَطهار از خيلى چيزهاى دنيوى هم محروم شدهايم.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و چهل و ششم

ما از فضول معاش تناول نمىكنيم
از بعضى از كسانى كه به محضر حضرت صاحب عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف تشرّف نمودهاند، نقل شده است كه سيگار يا چاى را به آن حضرت تعارف كردند، ولى ايشان فرمود: ما از فضول معاش تناول نمىكنيم!
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و چهل و سوم

اعتبار نسبى انجيل بُرنابا
انجيل بُرنابا از ميان اناجيل، اقرب به صحّت است و به كتب حديثيّه ‏ى ما مى‏ ماند اگر چه دو سه اشتباه در آن وجود دارد، كه ممكن است همين دو سه مورد اشتباه هم از راويان آن باشد.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و سی و نهم

چه نعمت بزرگى را از ما گرفتند!
چه نعمت بزرگى را از ما گرفتند، و چه گناه عظيمى را مرتكب شدند كه بين ما و بين وصىّ پيغمبر كه از انبياى سَلَف اَفضل است، جدايى انداختند! اگر چه عبادت در زمان غيبت اَفضل از عبادت در زمان ظهور است و اين خود كرامتى است از خدا كه شامل حال افرادى كه در زمان غيبت ثابت قدم هستند، كرده است.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و سی و هشتم

از رضاى خدا خارج نشده‏ايم
ديده شده است كه يكى از علما در مسأله ‏اى كه فتواى مشهور علما معلوم بود، قريب به يك ماه بحث كرد و سرانجام از احتياط خارج نشد! ما را از اين كه در مسايل، حلال و حرام حتى در تفريعات و فروع مسايل همه يك رساله داشته باشيم و همه به آن عمل كنيم، محروم كردند، لذا اكنون بايد براى استنباط احكام از ادلّه اين قدر وقت صرف كنيم.
امام صادق مى‏ فرمايد: اگر بيم آن را نداشتم كه در دست دشمنان بيفتد، كتابى به شما مى‏دادم كه مستغنى مى‏ شديد. * اكنون ما از اول كتاب طهارت تا آخر ديات به تفريعات و تأسيسات محتاجيم، ببينيد چه قدر ما را معطّل كردند كه آيا چنين است، يا چنان؟!
ولى با همه اين‏ها از رضاى خدا خارج نشده ‏ايم؛ زيرا عبادت در غيبت، اًفضل از عبادت در حضور است. بعيد نيست كه علّت آن اين باشد كه انسان در زمان حضور، امام را مى‏بيند و ايمان مى‏ آورد؛ ولى در زمان غيبت نديده ايمان مى‏آورد و عمل مى‏ كند و اين ناشى از قوّت ايمان او است.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و بیست و نهم
* بحارالانوار، ج 2، ص 213

امروز همهى علما اتّفاق نظر دارند كه خدا جسم نيست!
آیت الله بروجردى نقل كردند: در ابتداى تشكيل دارالتقريب، آقاى شيخ محمّد تقى اصفهانى براى آنها نوشت كه ما چگونه مىتوانيم نزديك شويم با كسانى كه خدا را جسم مىدانند؟! دار التّقريب اعتراض ايشان را تكثير كرد و به ممالك اسلامى فرستاد، بعد از چهار ماه جواب دادند كه: امروز همهى علما اتّفاق نظر دارند كه خدا جسم نيست!
ولى ما مىگوييم: حكم آن دسته از علماى شما اهل تسنّن كه قايل به جسم بودن خدا بودند چيست؟ چنان كه احمد بن حنبل امام حَنابله با آن عظمتش مجسِّم است و مجسِّمه استدلال مىكنند كه چون در قرآن لفظ سَميع و بَصير در مورد خدا وارد شده، پس خدا مثل ما چشم و گوش ظاهرى دارد.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و بیست و ششم

عمل به قرآن نمىكنيم، مىخواهيم به عترت عمل كنيم؟!
به دروغ داد مىزنيم: » عَجِّلْ فَرَجَهُ آيا مىخواهيم بيايد و به ما بگويد: به واجبات و محرّمات ملتزم باشيد! عجب تعجيلى را مىخواهيم!
) قرآن و عترت هر دو از ثقلین است با این حال ( عمل به قرآن نمىكنيم، مىخواهيم (بعد از ظهور) به عترت عمل كنيم؟!
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و بیست و چهارم

ـ خود را درست كن، ما به سراغت مىآييم!
امام زمان عَجّلَ اللهُ تَعالی فَرجهُ الشّریف به شخصى فرمود: خود را درست كن، ما به سراغت مىآييم. ترك واجبات و ارتكاب محرّمات، حجاب و نِقاب ديدار ما از آن حضرت است.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و بیست و سوم

پدر تو با فاروقش اين راه را به من نشان داد!
طبل نفاقى را كه خلفاى سابق پنهان مىداشتند، معاويه آشكار كرد و به صدا در آورد. محمّد بن ابى بكر براى معاويه نوشت: چرا با اميرالمؤمنين نزاع مىكنى؟! وى در جواب گفت: »پدرِ تو با فاروقش ـ عُمر بن الخطّاب ـ اين راه را به من نشان داد وحق او را غصب كرد! * » فَكانَ أَبُوكَ وَفارُوقُهُ أَوَّلَ مَنِ ابْتَزَّهُ حَقَّهُ
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و سیزدهم
* آن گاه پدر تو و فاروقش نخستين كسانى بودند كه حقّ او [اميرمؤمنان 7] را از او گرفتند. بحارالانوار، ج 22، ص 575 ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 3، ص 190

هُجْرِيُّون!
عامّه به ما » روافض مى‏گويند و ما هم به آن ها » نَواصب ولى حقّ اين است كه آن ها را به خاطر تبعيّت از خليفه‏ ى ثانى » هُجْرِيّون * بناميم؛ چنان كه صحيح بخارى نقل مى ‏كند كه خليفه‏ى ثانى به رسول اكرم گفت: » اِنَّ الرَّجُلَ لَيَهْجُرُ ** اين مرد هذيان مى‏ گويد! مگر اين كه بگويند تمام روايات صحيح بخارى صحيح است مگر اين روايت!
البته در چاپ قديم صحيح بخارى خودم ديدم كه نوشته بود: » قالَ عُمَرُ: إِنَّ الرَّجُلَ لَیَهْجُرُ ولى در نسخه‏هاى جديد به جاى » عُمر لفظ » رَجل گذاشته ‏اند.
ما ز محبّان على و عُمر
هيچ نگوییم ز خير و ز شرّ
مُحبّان على با على
مُحبّان عُمر با عُمر
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و هشتم و نهم
* » هُجْر با ضمّه، اسم مصدر باب افعال » إِهْجار و به معناى سخن زشت، هذيان و پريشان گويى است. كتاب العين، ج 3، ص 386
** الغدير، ج 5، ص 340؛ الطبقات الكبرى، ج 2، ص 242.

استخاره در ميان اهل تسنن
استخاره به معناى دعا و طلب خير يعنى » خِرْ لى فى هذَا اْلأَمْرِ * از عامّه نيز نقل شده است، ولى استخاره به عنوان م با خدا و به معناى طلب اختيار و انتخاب گويا مخصوص شيعه است و بنده در كتابهاى عامّه نديدهام.
منبع: کتاب در محضر آیت الله بهجت, جلد سوم, نکته هزار و هفتصد و هفتم
* در اين امر براى من خير مقرّر فرما

یا در مورد قداست سرزمین کربلا قبل از شهادت امام حسین(علیه السلام) روایتی وجود دارد؟

در محضر آیت الله بهجت رضوان الله علیه ؛ نکات ناب قرآنی، عرفانی، اخلاقی، تاریخی و... ۱۱

در محضر آیت الله بهجت رضوان الله علیه ؛ نکات ناب قرآنی، عرفانی، اخلاقی، تاریخی و... ۱۰

كه ,الله ,سوم ,هزار ,محضر ,آیت ,آیت الله ,محضر آیت ,در محضر ,الله بهجت ,کتاب در ,اللهُ تَعالی فَرجهُ ,تَعالی فَرجهُ الشّریف ,عَجّلَ اللهُ تَعالی ,قرآن نمىكنيم، مىخواهيم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روزمرگی